today
هیچ روزی از امروز با ارزشتر نیست
Who looses today, won’t find tomorrow
هفته دوم درس اول
هفته دوم کوتاه . مختصر . کم حرف l had a laconic telephone call من یک مکالمه تلفنی کوتاه داشتم it was intrepid آن شجاع نشان می داد the exams were accosting امتحانات نزدیک می شد the house was reticent خانه ساکت بود
درس اول
کلمات جدید
laconic
throng
جمعیت . ازدحام .گروه
there was a large throng
جمعیت زیادی وجود داشت
intrepid
شجاع . دلیر . بی ترس
accost
نزدیک شدن ۰ مواجه شدن
reticent
ساکت ۰ کم حرف
اصطلاح امروز
the sword of damocles
شتری که در خانه همه می خوابد
مجموعه 1
آبنمان/subscription
ورم چرکی/abscess
اتم/perfect
مطلق/absolute
دراشامیدن/absorb
مجرد/abstract
پوچ/absurd
ظاهر/obvious
پیدا/apparent
ظاهر/evident
گواه/evidence
ظاهرا/apparently
عین/eye
تماشاگر/bystander
وهله/instant
پوست انسان/skin
چرم/leather
سوزن/needle
باتن/knit
تصدی/management
متصدی/manager
قبول کردن/adopt
کتاب راهنما/directory
مشاور/solicitor
مدافع/lawyer
وکیل/attorney
اعلان/poster
آفریقایی/african
پیشکار/agent
کدینگ شماره ۱
لغت :( badger
معنی :| سر به سر گذاشتن ۰ اذیت کردن
کدینگ ;) اینقدر بد جر نزن سر به سرم نذار منو اذیت نکن
لغت :( drudgery
معنی :| کار سخت ۰ کار پر زحمت
کدینگ ;) دروگری خیلی کار سختیه
لغت :( suffer
معنی :| رنج بردن
کدینگ ;) آرایشگربه من گفت : برای اینکه موهای صاف فر بخورن باید رنج زیادی کشید
هفته اول درس چهارم
هفته اول سر به سر گذاشتن ۰ اذیت کردن ۰آزاردادن don't badger me now الان سربه سرم نذار i must do the drudgery tomorrow من باید فردا کار سختی انجام دهم the journey seemed interminable سفر بنظر تمام نشدنی به نظر می رسید ? did you perceive آیا متوجه شدی ؟
درس چهارم
کلمات جدید
badger
implore
درخواست کردن ۰ التماس کردن به ۰ تقاضا کردن
he implored me
او از من درخواست کرد
drudgery
کار سخت ۰ کار پر زحمت
interminable
پایان ناپذیر ۰ تمام نشدنی خسته کننده
perceive
متوجه شدن ۰ درک کردن
اصطلاح امروز
the pour oil on troubled waters
آرام کردن ۰ تسکین دادن