تناقض گویی ، ضد و نقیض
هفته اول درس چهارم
هفته اول سر به سر گذاشتن ۰ اذیت کردن ۰آزاردادن don't badger me now الان سربه سرم نذار i must do the drudgery tomorrow من باید فردا کار سختی انجام دهم the journey seemed interminable سفر بنظر تمام نشدنی به نظر می رسید ? did you perceive آیا متوجه شدی ؟
درس چهارم
کلمات جدید
badger
implore
درخواست کردن ۰ التماس کردن به ۰ تقاضا کردن
he implored me
او از من درخواست کرد
drudgery
کار سخت ۰ کار پر زحمت
interminable
پایان ناپذیر ۰ تمام نشدنی خسته کننده
perceive
متوجه شدن ۰ درک کردن
اصطلاح امروز
the pour oil on troubled waters
آرام کردن ۰ تسکین دادن
هفته اول درس سوم
هفته اول قلمرو ، حیطه ، سلطنت وقایع سالانه ، سالنامه ، تاریخچه ترکیب کردن (مواد) ، آمیختن ، افزودن (مشکلات) ، تشدید کردن جزء ، اثر ، نشان
درس سوم
کلمات جدیدRealm
Annals
Compound
Tinge
اصطلاح امروز
a flash in the pan
جنبش آنی ناپایدار ۰تیری یه تاریکی
هفته اول درس دوم
هفته اول فراوان بودن ، پر بودن از پیش بینی کردن ، پیشگویی کردن ، حاکی بودن از آدم ماشینی ، آدم آهنی کدبانو ، زن خانه ، زن سالمند
درس دوم
کلمات جدید
abound
technology
فناوری ، تکنولوژی ، فن شناسی
prognosticate
automaton
matron
اصطلاح امروز
a pig in a poke
چشم بسته خریدن/قبول کردن
هفته اول درس اول
درس اول
کلمات جدید
voracious
سبع، پرخور، حریص، پرولع، خیلی گرسنه
indiscriminate
ناشی از عدم تبعیض ، خالی از تبعیض ، یکسره
eminent
برجسته ، بلند ، متعال ، (مج.) بزرگ ، والا مقام ، هویدا
steeped
سرشار از ، پر از ، آکنده از ، غرق در
steeped in grief
سرشار از غم
replete
کاملا پر ، لبریز ، چاق ، تکمیل ، انباشته.
اصطلاح امروز
to eat humble pie
خود را کوچک کردن
collocation
What is a collocation ? collocation چیست؟
hue and cry سروصدا قیل و قال
law and order نظم و ترتیب
deaf and jump کر و لال
bread and butter نان و پنیر وسیله معاش
take and trouble ارزش زحمت چیزی را داشتن
sooner and later دیر یا زود
hard and fast سفت و سخت لازم الاجرا
at home and abroad در سفر و حضر
open to the public ورود برای عموم آزاد
body and soul با تمام وجود جسم و روح